سفارش تبلیغ
صبا ویژن
3  خوی  4

۩ عاشورا و خوی (یکشنبه 84/11/23 :: ساعت 1:7 صبح )

۞? لباسها سیه گشتند، دلهای رنگ خون، چشمها آخشته اشک و خون، با خود می پرسیم شب و روز، کیست حسین که همه دیوانه اویند.
آری حسین نوه پیامبر، فرزند علی و ام ابیها، حسین سرور وسالار شهیدان است.
مهدی جان، مولایم، سرورم ما مردم شهرستان شهید پرور خوی این حادثه جان سوز را به خدمت مبارکتان تسلیت عرض می کنیم.
باشد آن روزی که بیایی و انتقام حسین را بگیریم، به خون حسین قسم که یاریتان خواهیم کرد.

۞اول تا سیزدهم محرم مردم خوی میزبان یکی از اساتید برجسته اخلاق حضرت حجة السلام و المسلمین فروغی اردبیلی بودند که در مسجد سید الشهدا برگزار شده بود.
لازم به ذکر می باشد که این مراسم توسط جمعی از طلاب خوئی مقیم قم و شهرداری محترم صورت گرفته است.

۞از هرچی بگزریم از احسانهای این چند روز نمی شه گذشت نه به خاطر شکم تنها به خاطر اینکه این غذاها با نام و یاد شهدای کربلا و سالار و رهبرشان حسین پخته شده اند.(البته جای شما خیلی خیلی خالی بید. صبحانه و نهار و گهگاهی شام مهمان سفره حسین بودیم).
متاسفانه در مواردی دیده شده به جا ی اینکه عزاداران و مردم کم درآمد از این احسان ها بهره مند شوند در مواردی احسان ها بیشتر توسط شکم گنده ها حیف و میل گردیده.

۞مردم همیشه انتظار دارند مسئولان هم در میانشان حضور داشته باشند اما متاسفانه مسئولان اصلا و یا خیلی کم در مراسم عزاداری شرکت داشتند. جالب اینجاست فردا دم از حسین و عاشورا خواهند زد این تکه را از من داشته باشید.

۞نکته ای که خیلی جالب بود، این بود که جناب آقای شکوری امام جمعه محترم خوی همراه فرزند دلبندش و همراه یک اسکورت که اگر بینیش را بگیری به رحمت خدواندی نایل می شود در خیابان ها مشغول قدم زنی بودند. البته ما ندانستیم فلسفه کار چیست خوب دوستان اگه شما می دانید به ما هم بگویید تا ما هم بدانیم.


¤ نویسنده: وجدان بیدار


باز این چه شورش است که در خلق عالم است (یکشنبه 84/11/23 :: ساعت 1:2 صبح )

 سلام بر تو حسین، ای پاکترین مردمان، ای مولای جوانان بهشت، ای عزیز دل زهرا، نمی دانم در کربلا بر شما و خانواده ویاران تان چه گذشت هر چه گذشت زینب خوب می داند اما می دانم شایسته خاندان رسول الله نبود گر چه دست هائی الان هم دست از اهل بیت شما بر نمی دارند .
روزی مراسم عزاداری شما را بیهوده و عبث می پندارند و شما را جنگ طلب می خوانند(به خدا پناه می برم)، روزی به جد بزرگوارتان چند دولت احمق و بی شعور تهمت می زنند، روزی کتاب آیات شیطانی را می نگارند، روزی مهدی(جان ها فدای ایشان)را تروریست می پندارند و پیروان مهدی را تروریست و جنگ طلب می خوانند، روزی شیعیان شما را عقب مانده و منادیان جنگ و خونریزی قلمداد می کنندو..............
روزی هم کاریکاتور پیامبر عظیم الشان اسلام را به تصویر می کشند به بهانه آزادی(مترادف خریت).
حالا ما دست هایمان را بالا می بریم و خدا را به صورت سیلی خورده زهرا، مظلومیت علی، سر بر نیزه حسین ویارانش و ناله های زینب و دستهای بریده سقای دشت کربلا ابوالفضل العباس و... قسم می دهیم که مولا و سرورمان مهدی را بفرستد و در ظهور ایشان تعجیل کند.ان شاالله.

آدین وریر اورکلره صفا ابوالفضل
اولا بو جانیمیز سنه فدا ابالفضل
پیام آرمانیوی یازار قلملر
نسیم کربلائیله اسر علملر


¤ نویسنده: وجدان بیدار


کشف اشیا اتیقه در گمرگ خوی (سه شنبه 84/11/18 :: ساعت 10:51 صبح )

 

به گزارش بخش فارسی شبکه خبری" ورلد نیوز " (World-news.org/persian ) مأموران گمرک خوی مستقر در ایستگاه راه‌آهن قره‌تپه ایران ، 63 شیء عتیقه کشف کردند.به گزارش گمرک خوی این اشیاء هنگام ارزیابی کالای همراه دو مسافر خروجی کشف شد.

کارشناسان میراث فرهنگی و گردشگری شهرستان خوی، قدمت اشیای کشف شده را مربوط به هزاره اول قبل از میلاد و دوره‌های ساسانی، افشاریه و قاجاریه دانستند.

براساس این گزارش حاملان این اشیای عتیقه به همراه پرونده متشکله تحویل مراجع قضایی شدند.


¤ نویسنده: وجدان بیدار


روسای دانشگاه های خوی با فرماندار جدید این شهرستان ملاقات کردند.
     به گزارش آنا، در این دیدار که حجت الاسلام شکوری امام جمعه خوی نیز حضور داشت، محمودی فرماندار این شهر با تاکید بر نقش دانشگاه ها در تصمیم گیری های کلان فرهنگی شهر و مقابله با تهاجمات فرهنگی دشمنان، از مسؤولان دانشگاه ها خواست با همکاری و همفکری استادان، محرومیت را از چهره این شهر بزدایند.
     محمودی بر نقش مهم دانشگاه آزاد اسلامی که یکی از بزرگ ترین مراکز آموزشی این منطقه است، تاکید کرد.
     در پایان دکتر حسن زاده رئیس دانشگاه آزاد اسلامی خوی گزارشی از اقدامات انجام شده در این واحد دانشگاهی را ارائه کرد.

منبع:آنا


¤ نویسنده: وجدان بیدار


یک خبر (سه شنبه 84/11/18 :: ساعت 10:41 صبح )

 

با اعتباری معادل یک میلیارد ریال

ساختمان تاریخی شهرداری خوی به موزه بزرگ شهر تبدیل می شود

 

ساختمان تاریخی شهرداری خوی مربوط به دوره قاجار با تزیینات منحصر بفرد گچبری با موضوعات اسلیمی و ستونهای تزیینی دو قلو در نمای بیرونی با اعتباری معادل -/000/000/000/1 ریال به موزه شهر خوی تبدیل می شود.

     این ساختمان با امضای صلحنامه ای به مدت 10 سال از سوی شورای اسلامی شهر خوی تحویل اداره کل میراث فرهنگی آذربایجان قرار گرفته است تا با مرمت و تغییر کاربری به موزه ای هم شان شهر تاریخی خوی تبدیل شود.

     زین العابدین صالح جو شهردار خوی در گفتگوی تلفنی با واحد اطلاع رسانی گفت ساختمان شهرداری خوی با سر در سنگــی و نمای قوسی که به دلیل قرارگرفتن در مرکز شهر از اهمیت فراوانی برخوردار است شامل یک زیرزمین، یک طبقه همکف و دو ورودی است که به تازگی تعمیر و بازسازی و تغییر کاربری آن از سوی میراث فرهنگی خوی آغاز شده است.

  به گفته وی با تبدیل این بنای تاریخی به موزه زمینه مساعد بازدید هر چه بهتر از موزه فراهم خواهد شد تا مردم این شهر تاریخی با نمادهای تاریخ، فرهنگ و هنر و هویت خود بیشتر آشنا شوند.

   

  شهر خوی واقع در تقاطع دو راه مهم تجاری تبریز به طرابزون (در ترکیه) و ارومیه به جلفا که قسمتی از ماد قدیم است به گفته شهردار خوی دارای موزه ای کوچک و در غربت متشکل از بخشهای باستان شناسی، مردم شناسی و هنرهای سنتی است که قرار است با انتقال اشیا آن به این بنای تاریخی این شهر دارای موزه ای هم شان قدمت تاریخی اش شود.

    صالح جو با اشاره به اینکه تخلیه ساختمانهای اطراف بنا نیز آغاز شده گفت: برآنیم تا محوطه ی این بنای تاریخی نیز ساماندهی شود.

     به گزارش واحد اطلاع رسانی سازمان میراث فرهنگی کشور، شهر خوی به دلیل قرارگرفتن در کنار جاده معروف ابریشم که شرق و غرب را به هم متصل می کرده در قبل و بعد از اسلام از شهرت فراوانی برخوردار بود و بعد از حمله چنگیز نیز بر سر راههای مهم تجاری قرار داشته است. 

 

     این شهر چندین بار در نتیجه وقوع زلزله های مخرب و به روایت تاریخ 22 بار در جنگهای ایران و عثمانی دستخوش ویرانی شده و بار دیگر قد برافراشته و نقش بارز خود را در اقتصاد منطقه ایفا کرده است.

     هسته اولیه این شهر در زمان شاه اسماعیل صفوی و در شمال غرب و در زمان شاه عباس صفوی در جوار بازار قدیمی شهر شکل گرفته و بعدها در دوران حکومت دنبلی ها و قاجار گسترش یافته است.

     وجود بازار غنی، سراها، کاروانسراهای دوره صفویه دلیلی بر شکوفایی اقتصادی و رونق تجاری این شهر در آن دوران است که از موقعیت ممتاز تجاری برخوردار بوده است.


¤ نویسنده: وجدان بیدار


فرماندار جدید (سه شنبه 84/11/18 :: ساعت 10:35 صبح )

 

فرماندار جدید شهرستان خوی با حضور سیدعلی محمودی، استاندار آذربایجان‌‏غربی معرفی شد.
به گزارش "ایلنا"، رحیم قربانی، استاندار آذربایجان غربی ضمن معرفی فرماندار جدید، از محمدامین رضازاده، فرماندار قبلی شهرستان خوی قدردانی کرد.

 


¤ نویسنده: وجدان بیدار


حسین جان (یکشنبه 84/11/16 :: ساعت 2:28 صبح )

شهادت

سالار وسرور شهیدان

برمردم شهیدپرور خوی

تسلیت باد


¤ نویسنده: وجدان بیدار


سیر تکامل (یکشنبه 84/11/2 :: ساعت 2:30 صبح )

سیر تکامل آقا پسرها

سن 14 سالگی : تازه توی این سن، هر رو از بر تشخیص میدن . اول بدبختی
سن 15 سالگی : یاد می گیرن که توی خیابون به مردم نگاه کنن ... از قیافه خودشون بدشون می یاد
سن 16 سالگی : توی این سن اصولا راه نمیرن، تکنو می زنن ... حرف هم نمی زنن ، داد می زنن ... با راکت تنیس هم گیتار می زنن
سن 17 سالگی : یه کمی مثلا آدم میشن ... فقط شعرهاشون و بلند بلند می خونن ... یادش به خیر اون روزها که تکنو نبود راک ن رول می خوندن
سن 18 سالگی : هر کی رو می بینن تا پس فردا عاشقش میشن ... آخ آخ ...آهنگ های داریوش مثل چسب دو قلو بهشون می چسبه
سن 19 سالگی : دوست دارن ده تا رو در آن واحد داشته باشن ... تیز میشن ... ابی گوش میدن
سن 20 سالگی : از همه شون رو دست می خورن ...ستار گوش میدن که نفهمن چی شده
سن 21 سالگی : زندگی رو چیزی غیر از این بچه بازیها می بینن ... مثلا عاقل می شن
سن 22 سالگی : نه می فهمن که زندگی همش عشقه ... دنبال یه آدم حسابی می گردن
سن 23 سالگی : یکی رو پیدا میکنن اما مرموز میشن ... دیدشون عوض می شه
سن 24 سالگی : نه... اون با یه نفر دیگه هم دوسته ...اصلا لیاقت عشق منو نداشت
سن 25 سالگی : عشق سیخی چند؟ ... طرف باید باباش پولدار باشه... حالا خوشگل هم باشه بد نیست
سن 26 سالگی : این یکی دیگه همونیه که همهء عمر می خواستم ... افتخار میدین غلامتون باشم ؟
سن 27 سالگی : آخیش
سن 28 سالگی : کاش قلم پام می شکست و خواستگاری تو نمیومدم

سیر تکامل دختر خانمها


سن 14 سالگی : تا پارسال هر کی بهشون می گفت چطوری؟ میگفتن ... خوبم مرسی ... حالا میگن مرسی خوبم
سن 15 سالگی : هر کی بهشون بگه سلام ... میگن علیک سلام ... نقاشیشون بهتر میشه » بتونه کاری و رنگ آمیزی
سن 16 سالگی : یعنی یه عاشق واقعیند ... فردا صبح هم میخوان خودکشی کنن ... شوخی هم ندارن
سن 17 سالگی : نشستن و اشک می ریزن ... بهشون بی وفایی شده ... کوران حوادث
سن 18 سالگی : دیگه اصلا عشق بی عشق ... توی خیابون جلوی پاشون رو هم نگاه نمی کنن
سن 19 سالگی : از بی توجهی یه نفر رنج می برن ... فکر می کنن اون یه آدم به تمام معناست
سن 20 سالگی : نه , نه ... اون منو نمی خواست آخرش منو یه کور و کچلی می گیره ... می دونم
سن 21 سالگی : فقط سن 27-28 سالگی قصد ازدواج دارن ، فقط
سن 22 سالگی : خوش تیپ باشه ، پولدار باشه ، تحصیلکرده باشه ، قد بلند باشه ، خوش لباس باشه ... آخ که چی نباشه
سن 23 سالگی : همهء خواستگارا رو رد می کنن
سن 24 سالگی : زیاد مهم نیست که چه ریختییه یا چقدر پول داره ، فقط شجاع باشه ، ما رو به اون چیزی که نرسیدیم برسونه
سن 25 سالگی : اااااااه ، پس چرا دیگه هیچکی نمی یاد... هر کن میخواد باشه ، باشه
سن 26 سالگی : یه نفر می یاد ، همین خوبه ، بله
سن 27 سالگی : آخیش
سن 28 سالگی : کاش قلم پات می شکست و خواستگاری من نمیومدی
 


¤ نویسنده: وجدان بیدار


کامپیوتر زن است یا مرد؟ (یکشنبه 84/11/2 :: ساعت 2:27 صبح )

استاد زبان فرانسه در مورد مذکر یا مونث بودن اسمها توضیح میداد که پرسید
کامپیوتر مذکر است یا مونث؟

کلیه دانشجویان دختر جنس رایانه را به دلایل زیر مرد اعلام کردند

وقتی به آن عادت می کنیم گمان می کنیم بدون آن قادر به انجام کاری نیستم
با آن که داده های زیادی دارند اما نادانند
قرار است مشکلات را حل کنند اما در بیشتر اوقات معضل اصلی خودشانند
همین که پایبند یکی از آنها شدید متوجه میشوید که اگر صبر کرده بودید مورد بهتری از آن نصیبتان می شد

کلیه دانشجویان پسر به دلایل زیر جنس رایانه را زن اعلام کردند

به غیر از خالق آنها کسی از منطق درونی آنها سر در نمی آورد
کسی از زبان ارتباطی آنها سر در نمی آورد
کوچکترین اشتباهات را در حافظه دراز مدت خود ذخیره می کنند تا بعد ها تلافی کنند
همین که پایبند یکی از آنها شدید باید تمام پول خود را صرف خرید لوازم جانبی آنها بکنید


¤ نویسنده: وجدان بیدار


فردا (یکشنبه 84/11/2 :: ساعت 2:18 صبح )

 

- مامان! اونو می خوام. اون عروسکه که از همشون قشنگتره.

- دخترم، بیا بریم فردا برات می خرم.

- فردا حتما می خری مامان؟

مادر هیچ نگفت؛ دست دختر را فشرد و بغض گلویش را فرو برد و به راه افتاد.


¤ نویسنده: وجدان بیدار


<      1   2   3   4      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

»» منوها
[ RSS ]
[خانه]
[درباره من]
[ارتباط با من]
[پارسی بلاگ]
بازدید امروز: 7
بازدید دیروز: 1
مجموع بازدیدها: 20098
 

»» درباره خودم
خوی
وجدان بیدار
من وجدان بیدار هستم. و خواب بر من حرام است. خوی
 

»»فهرست موضوعی یادداشت ها
 

»» آرشیو نوشته های قبلی
 

»» لوگوی خودم

 

»» اشتراک در وبلاک
 
 

»» دوستان من
 

»» وضعیت من در یاهو